غرغرهای من



در کتاب تاریخ مختصر علم نوشته ویلیام باینر برای اولین بار با پاراسلسوس آشنا شدم. تا به حال اسم این دانشمند رو نشنیده بودم و رفتارش نسبت به علم برام خیلی جالب بود.

یکی از اولین کارهایی که پاراسلسوس انجام داد سوزاندن کتاب‌های جالینوس بود و معتقد بود که احتیاجی به جالینوس و بقراط و ارسطو نداره و میخواست خودش همه چیز رو دوباره و از نو شروع کنه. اونقدر به خودش مطمئن بود که نگاه خودش به دنیا رو درست ببینه و معتقد باشه دیدگاهش از عالم هیچ شباهتی با دانشمند‌های قبل از خودش نداره.

به چهار عنصر هوا و خاک و آتش و آب اعتقاد نداشت و به جای اون ۳ اصل پایه داشت نمک، گوگرد و جیوه.  اساسا شیمیست بود و همیشه علاقه داشت در مورد ماده‌های مختلف بیشتر بدونه. 

شاید اولین پزشکی بوده که از داروهایی که در آزمایشگاه اونها رو امتحان کرده بوده برای درمان استفاده میکرد. 

مهمترین شاهکارش این بوده که بیمار و بیماری رو از هم جدا دونست تا قبل از اون مردم بیماری‌ها رو به افراد نسبت میدادن (سخته تصور این مدل فکر کردن)

بارها و بارها گفت که مردم نباید کتاب بخوانند البته منظورش بیشتر این بوده که مردم نباید کتابی غیر از کتابهای پاراسلسوس رو بخونن.

بعد از خوندن یک مختصری از زندگی این دانشمند واقعا شگفت زده شدم از بی پرواییش، اعتماد بنفسش، غرورش و اینکه چقدر نسبت به مسائل رک عمل میکرده. زندگیش رو اصلا درک نمیکنم اما تونسته نتایج شگفت انگیزی بگیره.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کت بلاگ دانستنیها و دانلودها فیلم بین جنبش مبدا خدمات طراحی / چاپ پیکسل سازی و چاپ روی اجسام پیشتاز پمپ سپیدانه وب نوشت های محمدمهدی داور وبلاگ اموزش داشتن آینه المپیاد آیریسک